کاروند پارسی

ساخت وبلاگ
چَه چَهِ بال فرشتگانکه در لاجورد جانها فرو می‌پاشندتنها از حنجرۀ تو برمی‌آیداز جهان جان می‌گیردت  می‌پیچدت در چنگ تار و نتتا گوشه‌ای شوی از نغمات وجودآوای هست و نیستبی‌رنگ و بی‌نژادبی‌ هر اعتقادبی‌سعادت است که نمی‌نیوشدَتسنگواره است که نمی‌خواهدت بشنودسفیه است که نمی‌گذارد بشنویمتنغمه‌های لاهوتی از جهان جان تو بالا می‌آیندپیام‌آوری با اعجاز آوازویولون برابر کمانچه‌بربط  در برِ دفمضراب بر شانۀ تار همه ایستاده به تحریر وحی‌اعجاز حنجرۀ پارسیخاتمُ النغمات است   کاروند پارسی...
ما را در سایت کاروند پارسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karsia بازدید : 112 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 0:33

مگر می‌شود از ازلُ الآزالذرّه تا زُحَل از تو بجُنبدو تو خود هیچ نجنبیده باشی؟چگونه می‌شود!نمی‌شود از عدم همه چیز رابه ماورایِ کمال برانیو خود در صفتِ کمالفروایستاده باشی تا ابَدُ الآباد ایستَنده‌ - بر این صفت که تویی-                              کمالِ سکون استکه در کمالِ لطافت      سیب‌های رسیده                               می‌ریزندچگونه می‌شود تو خود نریخته باشی!تورنتو، فروردین ۱۴۰۰ کاروند پارسی...
ما را در سایت کاروند پارسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karsia بازدید : 114 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 0:33

به حق‌شناس زبان‌شناس که می‌گفت زبان یک دروغ است.لغتی را خیس کرده هرگز                       چشمه‌ی فرهنگ ؟به برگِ دیگر چسبیده هرگز                   کلمه‌ی چسب؟"ریگ آموی و درشتی راه او"قرِچَّست زیر دندان بوداگر نبود دروغ زبانلبانت را می‌سوزانْد             «آن کلماتی که آتش انگیزد» توفانِ زبان هرگز نوزیدهریزتر از دانۀ سپند استدماوندِ فرهنگ سرکه و ریواس آب در دهان الفاظ می‌اندازندو دهان خالی استتُهی‌نامه است لغت‌نامهاین لَزِج گرم و خیس لیز‌ترین امانتی استکه پنج نوبت مُعجزه‌ی غار را بر حافظۀ شهر می‌کوبد.تورنتو، ۱۷ ربیع الاول، نود و نه  کاروند پارسی...
ما را در سایت کاروند پارسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karsia بازدید : 99 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 0:33